کد مطلب: 77126
احتمال وجود موجودات زنده در آسمانها
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 743
به گزارش سلام لردگان به نقل از خبرگزاري شبستان، آيت الله جوادي آملي وجود موجودات زنده در آسمانها را بر اساس آيات قرآن محتمل دانسته و در توصيف بدترين جنبنده نزد خداوند مي گويد: بدترين دابه پيش خدا آن انسانهايي هستند که ناشنوايند و ناگويا؛ نه حق را ميشنوند، نه حق ميگويند؛ از گفتن حق ابکماند و از شنيدن حق أصم هستند.
به گزارش مهر، آيت الله جوادي آملي در بخشي از تفسير آيه 164 سوره بقره ?إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِي تَجْرِى فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ?که به مسئله توحيد و آفرينش هستي اشاره دارد، درباره خلقت باد مي گويد:در جريان نازل کردن باران اول مسئله باد و همچنين مسئله ابر را مطرح ميکند، آنگاه ميفرمايند به اينکه بهوسيله ابرها باران ميبارد.
وي با بيان اينکه همه قسمتهايي که مربوط به باران است در قرآن کريم تا حدودي آمده است، مي افزايد: در بعضي از بخشها بدء پيدايش ابرها را ذکر ميکند که خداي سبحان ابر را انشاء ميکند و ميآفريند. در قسمت ديگر ميفرمايد به اينکه اين هوا که بسيار نرم و لطيف است و مايه استنشاق همه انسانها است (خواه انسان خردسال و خواه انسان سالمند، همه با اين هوا استتنشاق ميکنند) اين هوا را خداي سبحان طوري آفريد که در تحت تصرف اوست و وقتي هم که دستور داد اين هوا متراکم شدند، فشرده شدند، به سرعت حرکت کردند، ميتوانند سنگينترين بار را بردارند. همين نسيم به صورت طوفان درميآيد؛ چون طوفان چيزي جزء هواي متراکِم مرکب فشردهِ متحرکت نيست؛ پس اين رياح در تحت تصرف خداي سبحان است که از رقيقترين مرحله شروع ميشود به نام نسيم تا شديدترين مرحله به نام طوفان که در تحت تصرف خداي سبحان است.
رسالت باد
صاحب تفسير تسنيم در ادامه به رسالت باد اشاره کرده و مي گويد: اين بادها که در تحت تصرف خداي سبحان است چندين کار از او ساخته است: يکي تلقيح گياهان است که اينها را به صورت يک نکاح و زواج باهم مرتبط ميکند، يکي هم تلقيح ابرها است که يک نکاح و ازدواجي هم در سطح ابرها است تا ابرها را باردار بکند، يکي هم باربرداري اين بادها است که اين ابرهاي سنگين را اين بادها به دوش ميکشند و از جايي به جايي ديگر ميبرند که حمل اين ابرهاي سنگين بوسيله اين بادها است پس باد انحاء و اقسام گوناگون دارد و در تحت تصرف ذات اقدس الهي است و سِمَتها و مأموريتهاي او را هم قرآن يکي پس از ديگري باز گو کرد.
باد، حامل ابرهاي واجد رحمت الهي
آيت الله جوادي آملي با اشاره به آيه 57 سوره اعراف?وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ?تصريح مي کند: يعني قبل از اينکه باران ببارد که مصداق رحمت است، خداي سبحان اين رياح را به عنوان عامل بشارت و مژده ميفرستد. وقتي اين بادهاي مشخص وزيدن گرفت نشانه آن است که خداي سبحان ميخواهد باران بفرستد که يکي از مصاديق رحمت باران است، لذا از باران به عنوان رحمت ياد فرمود: ?وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ? پس اين رياح رسالت الهي را به عهده دارد، ?حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَاباً ثِقَالاً سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ? ؛ وقتي اين بادها اين ابرهاي سنگين را به دوش گرفتن ما دستور ميدهيم که اين ابرها اين بارها را به کدام مقصد برسانند. اقلال يعني به دوش گرفتن، در مقابل اظلال. اينکه گفته شد «ما اظلت الخضرا و لا أقلت الغبراء» اين اقلال يعني به دوش گرفتند و اظلال يعني سايه انداختن. آسمان اظلال دارد (ظل و سايه دارد) وزمين اقلال دارد يعني اين بار را به دوش ميکشد.
وي در ادامه يادآور مي شود:اين ابرها را خداي سبحان به عنوان ثقال ياد کرده است؛ براي اينکه گرچه اول يک ابر رقيق است بعد متراکم ميشود بعد باردار ميشود بارش به صورت سيل ظهور ميکند که هرجا برسد، آنجا را ويران ميکند و چيزي در برابر سيل قدرت مقاومت ندارد، همين سيل سنگين را اين ابرها دربر دارند و همين ابرهاي ثقال را آن بادها جابجا ميکنند، اين بادها همان نسيمها رقيق و ملايماند که امروز اين قدر قدرتمند شدند که ابرهاي حامل سيل را هم جابجا کنند: ?حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَاباً ثِقَالاً سُقْنَاهُ? ؛ آن سحاب را ?لِبَلَدٍ مَيِّتٍ? يعني «الي بلد ميت»، ?فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الَّثمَرَاتِ کَذلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى? که اين هم نشانه توحيد و مبدأ است و هم نشانه معاد.در سوره مبارکه اعراف که الان بحثش گذشت نتيجهاي که گرفته شد مسئله معاد بود، ولي از مبدأ شروع کرد. آغاز آيه اين بود: ?وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ? پايان آيه، اين بود ?کَذلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى? ، هم از مبدأ شروع کرد، هم به معاد ختم شد.
کيفيت پيدايش رعد و برق
اين مدرس عالي حوزه علميه به بيان کيفيت رعد و برق در سوره مبارکه رعد اشاره کرده و مي گويد:آيه 12 به بعد سوره رعد فرمود: ?هُوَ الَّذِي يُرِيکُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَطَمَعاً? ؛ خداي سبحان آن مبدئي است که ابر را ميآفريند، اين ابرها در هنگام شکاف رعد و برقي دارد، آن خروشي که از شکاف اين ابرهايِ متراکم به گوش ميرسد رعد است و آن نوري که در هنگام جهش اينها به چشم ميرسد برق است. فرمود: خداي سبحان برق را براي اخافه يک عده و براي رجا و اميد عدهاي ديگر ايجاد کرد؛ آن مسافر راه گم کرده وقتي برق ميبيند هراسناک ميشود، آن کشاورزي که به انتظار آب ياري مزرعه به سر ميبرد وقتي برق ميبينيد خوشحال ميشود؛ فرمود: اين خوف است براي بعضيها و طمع و رجاست براي عدهاي ديگر ?وَيُنشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ? ؛ خداي سبحان اين ابرهاي سنگين را انشاء ميکند (ايجاد ميکند). ابر ميآفريند آن هم ابرهاي سنگين ?وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلاَئِکَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَاءُ وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ? که بحث صاعقه است و از بحث اين آيه فعلي بيرون است.
رسالت باد در تلقيح ابرها و گياهان/ رسالت باد ، در حرکت دادن کشتيها
وي در ادامه مي افزايد: در سوره مبارکه حجر بحثي درباره اصل باران بود که کيفيت نزولِ باران را آنجا ذکر ميکند؛ آيه 21 و 22 سوره حجر اين است: ?وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاکُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ? ؛ ما اين بادها را به عنوان عامل تلقيح ميفرستيم، پس رياح رسالت الهي را به عهده دارند که هم ابرها را تلقيح کنند، ابر عقيم از ابر زائو جدا بشود يک نکاحي در بين ابرها به بار بيايد تا اينها باردار بشوند و يک نکاحي هم در بين گياهان ظهور کند تا اينها اين بار را بپذيرند؛ چون هر درختي محصول نميدهد [و] هر ابري هم باران ندارد. اين بادها براي تلقيح و نکاح ابرهاست باهم و گياهان است باهم: ?وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاکُمُوهُ? ؛ ما اين بادها را براي تلقيح ابرها فرستاديم [و] آنها را باردار کرديم و براي تلقيح نباتات فرستاديم که آنها را پذيرايِ تأثير اين باران قرار بدهند.
آيت الله جوادي آملي به تشريح نحوه ريزش باران پرداخته و تأکيد مي کند: ريزش چکيدني آيه الهي است، فرمود: اين ميچکد نه نظير نهر بريزد و إلاّ زمين قابل زيست نبود. فرمود: ودق و قطره از او ميريزد يعني اين را اول بعد از اينکه خداي سبحان باردار کرد، مثل غربالش ميکند روزنه روزنه به او اعطاء ميکند، آن وقت از هر روزنه يک قطره ميريزد که قطره قطره بريزد: ?فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلاَلِهِ? خب اگر اين را به صورت يک نهر ميريخت، اينجا قابل زيست نبود نه مزرع، نه مرتع و نه انسان مي توانست از آن استفاده کند.
وي در ادامه تفسير آيه 164 بقره، به نوع حرکت کشتي ها توسط باد اشاره کرده و مي گويد: در سوره مبارکه روم آيه 46 به بعد اين است ?وَمِنْ آيَاتِهِ أَن يُرْسِلَ الرِّيَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِيُذِيقَکُم مِن رَّحْمَتِهِ وَلِتَجْرِيَ الْفُلْکُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ? ؛ فرمود: از آيات الهي اين است که اين بادها را به عنوان مژدگاني ميفرستد (يعني بشارت بخشي) تا شما را از رحمت خودش برخوردار کند، بهوسيله اين باران بياورد و در درياها بهوسيله آب و همچنين بهوسيله اين بادها کشتي به امر خدا حرکت کند تا شما از فضل الهي برخوردار باشيد و زمينه شکرگذاري شما فراهم بشود.
رسالت باد در گستراندن ابرها و ظهور آثار رحمت الهي
اين مفسر قرآن با اشاره به آيه 47 سوره روم تصريح مي کند: ...خداي سبحان بادها را ميفرستد که باد رسالت الهي را به عهده دارند، آن بادها ابرها را پراکنده ميکنند، خب گاهي ازجاء ابر را به خود نسبت ميدهد، گاهي هم اثاره ابر را به باد نسبت ميدهد. گاهي به عامل قريب و گاهي به عامل بعيد: ?اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ? آن رياح ?سَحَاباً?، درحالي که قبلاً خوانديم: ?أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَاباً? ؛ خداست که سحاب را ازجاء و اثاره ميکند. در اين کريمه فرمود: خداست که رياح را إرسال ميکند [و] آن رياح سحاب را اثاره ميکنند و پراکنده ميکنند.آنگاه خداي سبحان ?يَجْعَلُهُ کِسَفاً? ؛ خداي سبحان اين را متکاسف ميکند، ?فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلاَلِهِ? يعني بعد از اينکه اين ابرها را جمع کرد. تلقيحشان کرد (باردار کرد) اينها را روزنه روزنه ميدهد تا از رحمِ اين ابرها، قطرات باران به دنيا بيايد. اينطور نيست که يک سر هرچه دارند بريزند (به صورت نهر بريزند)، ?فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلاَلِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ? ؛ وقتي خداي سبحان اين قطرات را به يک جايي رساند، اهل آن سرزمين خوشحال خواهند شد. آنگاه از همين راه مسئله مبدأ و معاد را هم بازگو ميکند.
باران، آيت مهر و قهر حق
وي در بخشي از تفسير آيه 164 بقره، با بيان اينکه باران آيت مهر و قهر الهي است، يادآور مي شود: واما اينکه چطور گاهي اين باران رحمت است، گاهي عذاب؛ چون خداي سبحان فرمود: همه اينها در تحت اراده حق است و فرمود: ?وَأَ لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَاءً غَدَقاً? يعني اين مردم روي زمين (هر گروهي) اگر اهل استقامت و باتقوا باشند، ما آب فراوان به موقع و ملايم ميفرستيم و اگر چنانچه اهل طغيان باشند، ما همين باران را عامل عذاب براي آنها قرار بدهيم، لذا گاهي همين باران عامل رحمت است، گاهي عامل عذاب... در جريان نوح (ع) همين دو مطلب هست يعني ممکن است که باران عامل رحمت باشد، گاهي هم ممکن است همين باران عامل غضب باشد؛ در سوره نوح آيه 10 به بعد خود نوح (ع) طبق نقل قرآن کريم اينچنين فرمود: ? فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّاراً ? يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْکُم مِدْرَاراً ? ؛ نوح به قومش فرمود: شما استغفار کنيد دست از تبهکاري برداريد، خداي سبحان آسمان را با باران فراوان براي شما ميفرستد.
احتمال وجود موجودات زنده در آسمانها
آيت الله جوادي آملي وجود موجودات زنده در آسمانها را بر اساس آيات قرآن محتمل دانسته و تأکيد مي کند: در سوره مبارکه شوري? اين مسئله را به صورت ديگر بيان ميکند، آيه 28 به بعد فرمود: ?وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ ? وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِن دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ? که اين ناظر به آن است که فرمود: ?فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ? چون در آيه محل بحث اين بود که دابهاي را خداي سبحان در زمين مبثوث کرد و پراکنده کرد. از اين آيه سوره شوري معلوم ميشود که دابه تنها در زمين نيست، در آسمان هم هست، خداي سبحان در آسمان موجودات زندهاي هم دارد که اين ارتباطي با مسئله ?بَثَّ فِيهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ?داشت.
بدترين جنبندهها نزد خداي سبحان
صاحب تفسير تسنيم در بخشي از تفسير آيه 164 بقره تصريح مي کند: درباره دابه در اين آيه محل بحث فرمود که به وسيله باران خداي سبحان زمين را زنده ميکند، ?وَبَثَّ فِيهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ? اين ?دَابَّةٍ? يعني جنبنده، اختصاصي به حيوانات ندارد حيوان بالمعني الأعم را ميگويند ?دَابَّةٍ? ولو انسان، منتها بدترين دابه کافر و منافق است. سوره أنفال آيه 22 اين است: ?إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِينَ لاَيَعْقِلُونَ? ؛ خب اگر کسي لايعقل بود و از آن آيات الهي بهرهاي نبرد، خودش جزء بدترين جنبندهها خواهد بود. بدترين دابه يعني پيش خدا که ملاک ارزش را خدا بايد تعيين کند، بدترين دابه پيش خدا آن انسانهايي هستند که ناشنوايند و ناگويا؛ نه حق را ميشنوند، نه حق ميگويند؛ از گفتن حق ابکماند و از شنيدن حق أصم: ?إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِينَ لاَيَعْقِلُونَ? ، در همين سوره? انفال آيه 55 اين است: ?إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللّهِ الَّذِينَ کَفَرُوا فَهُمْ لاَيُؤْمِنُونَ?.